این اهنگ و خیلی دوست دارم


دلم تنگه مثل ابرای تیره
تویه حسی مث زندون اسیره
تـــو از احساس من چیزی نمیدونی
که داری بی خودی من و می رنجونی
یه امشب جای من باش
جای اونی که چشماش به در خشک شد
ولی عشقش نیومد
یه امشب همسفر باش مث من در به در باش
جای اون که ب دنیا پشت پا زد
باید کاری کنی آروم بگیرم
باید یک لحظه دستاتـــو بگیرم
باید برگردی امشب باز به این خونه
باید این لحظه ها یادت بمونه
یه امشب مال من باش مال مردی که دستاش به جز دست تـــو همراهی نداره
بزار یادت بیارم چجوری بی قرارم
دل من غیر تـــو راهی نداره
من از تـــو یاد گرفتم تموم زندگیم و
حالا با کی بگم این قصه ی وابستگیم و
رو دوش کی بزارم! یه دنیا خستگیم و
باید کاری کنی تـــو که باز مثل قدیما بهم خیره بشن چشمهای خیس و اشکی ما
همین امشب که تنهام باید برگردی اینجا
باید کاری کنی آروم بگیرم
باید یک لحظه دستاتـــو بگیرم
باید برگردی امشب باز به این خونه
باید این لحظه ها یادت بمونه
یه امشب مال من باش مال مردی که دستاش به جز دست تـــو همراهی نداره
بزار یادت بیارم چجوری بی قرارم
دل من غیر تـــو راهی نداره

ادامه مطلب ...

سلام دوستای گلم

به وب من خوش اومدین

اگه از مطالب من خوشتون اومد

نظر فراموش نشه



گفت جبران میکنم ...

 گفتم کدام را ؟؟؟

عمر رفته را ؟؟؟

روح شکسته را ؟؟؟

دل مرده اما تپنده را ؟؟؟

یک دریا اشک را ؟؟؟

حالا من هیچ....  چگونه جواب این تارهای سفید  را میدی ؟؟؟

نگاهی به سرم کرد و گفت: وای !!!

خبر نداشتم چه پیر شدی ....

گفتم جبران میکنی ؟؟؟

سرش رو انداخت پایین و گفت کدام را ؟؟؟

  بعضی چیزا جبران نمیشن خاطرات خوب رو نسوزونیم  

لطفأ کسیو به بازی نگیرید چون به بازی گرفته میشید....

تنهایی



S A L I J O O N