گفت جبران میکنم ...
گفتم کدام را ؟؟؟
عمر رفته را ؟؟؟
روح شکسته را ؟؟؟
دل مرده اما تپنده را ؟؟؟
یک دریا اشک را ؟؟؟
حالا من هیچ.... چگونه جواب این تارهای سفید را میدی ؟؟؟
نگاهی به سرم کرد و گفت: وای !!!
خبر نداشتم چه پیر شدی ....
گفتم جبران میکنی ؟؟؟
سرش رو انداخت پایین و گفت کدام را ؟؟؟
بعضی چیزا جبران نمیشن خاطرات خوب رو نسوزونیم لطفأ کسیو به بازی نگیرید چون به بازی گرفته میشید....